اسفند 92 - بهانه دل
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بهانه دل

می نویسم بر در و دیوار کویش حال خویش باشد آن را یار خواند یا کسی گوید به یار

به نام آفریدگار مهر

یا بقیه الله

آجرک الله...

مادرم دنیایی نبود.

دنیا هر چه عشوه گری کرد

مادرم حتی نیمی از یک نگاهش را هم خرج او نکرد.

دنیا با همه نازهایش پیش مادرم، خوار شده بود.

دنیا به مادرم که می رسید، از سر و رویش حقارت می بارید.

مادرم دنیایی نبود.

دنیا در شب عروسی می خواست تا لباس عروسی

کمی از سنگینی خود را روی دوش مادرم بیندازد

اما عطای لباس عروسی به فقیر در آن شب

چنان ذوق دنیا را کور نمود که برای همیشه از مادرم قطع امید کرد...

منبع: واژه های خیس، محسن عباسی ولدی

و اما بعد: رفیق! من و تو چقدر دل به دنیا دادیم؟ حواسمان باشد ارزش من و تو به هر چیزی ست که به آن دلداده ایم!

حالا کمی فکر کنیم ارزش مان به چه اندازه است؟؟؟



نوشته شده در یکشنبه 92 اسفند 25ساعت ساعت 11:8 صبح توسط عابر کوچه های عشق| نظر

مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ
By Ashoora.ir & Night Skin