بهانه دل
می نویسم بر در و دیوار کویش حال خویش
باشد آن را یار خواند یا کسی گوید به یار
ارباب سلام! خیلی وقت است دلم هوایی شده... آنقدر که سیمش اتصالی کرده! از شدت امید وصل می شود وقتی به شما نمی رسد قطع می شود! انگار که نفسش می برد. سوخت کم می آورد... باز برای رهایی از حال و هوای ناامیدی، دوباره هوایتان می کند... نامتان اکسیر عشق است(1). تا می گویم: «حسین» جان می گیرد... جان می گیرد، گُر می گیرد... نمی دانم، اما انگار شرح حال این دل را خودتان می دانید و بس. حتی من هم بعضی مواقع قاطی میکنم! . . . خدایا این دفعه را کوتاه بیا! رحم به دل امام زمانم بکن... تا عاشورا نشده برسان منتقم را... أین الطالب بدم المقتول بکربلا... (1) (1)برگوشه دفتر شعرم نوشته ام، نابرده رنج گنج به من«حسین» سلام الله علیه
By Ashoora.ir & Night Skin