بهانه دل
می نویسم بر در و دیوار کویش حال خویش
باشد آن را یار خواند یا کسی گوید به یار
امام نشسته بود روی سکوی جلوی خانه اش.
سمت راستش اتاقی بود که به جای در، پرده داشت.
مرد جلو رفت. پرسید:" صاحب الامر کیست؟"
امام به پرده اشاره کرد:" بزنش کنار!"
پرده را کنار زد. بچه ای حدودا پنج ساله دوید بیرون.
نشست روی زانوی امام.
امام دست کشید روی سرش:" این صاحب الامر شماست."
بعد پیشانی اش را بوسید و گفت:" برو داخل!"
رفت. مرد هنوز محو تماشا بود.
عید امامت بر منتظرانش مبارک باد. نوشته شده در پنج شنبه 90 بهمن 13ساعت
ساعت 12:19 عصر توسط عابر کوچه های عشق| نظر بدهید
By Ashoora.ir & Night Skin